دلم میخواد داد بزنم

این یه وبلاگه که توش دلم میخواد خودم باشم بدون سانسور بدون رودربایستی با خودم بدون ترس از شناخته شدن فقط فقط فقط خودم و دلم

دلم میخواد داد بزنم

این یه وبلاگه که توش دلم میخواد خودم باشم بدون سانسور بدون رودربایستی با خودم بدون ترس از شناخته شدن فقط فقط فقط خودم و دلم

۷

دیروز بحدی کلافه بودم که نمیتونستم یه کلمه هم حرف بزنم اما حالا بحدی سرخوشمم که حتی صدای رنده کننده مغز : جناب کولر هم نمیتونه از حسم کم کنه ! چشمات کور شن اگه نمیتونی سرخوشیمو ببینی!

پ.ن.: ۱. تا شب فرصت زیاده ؛ ببینم کی شیر میشه و کی روباه؟!!!

       

نظرات 3 + ارسال نظر
مریم یکشنبه 3 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 01:34 ب.ظ http://bito-hargez.blogsky.com

انکه داعم طلب سوختن ما میکرد / کاش می آمد و از دور تماشا میکرد

ریواس دوشنبه 4 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 01:26 ق.ظ

چه عالی....
*
الآن شبه؛) کی شیر شد حالا؟ کی روباه؟؟؟

مانا دوشنبه 4 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 07:54 ق.ظ

دیروز کلنش شیر شیر بودم عین یه گربه!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد