این یه وبلاگه که توش دلم میخواد خودم باشم بدون سانسور بدون رودربایستی با خودم بدون ترس از شناخته شدن فقط فقط فقط خودم و دلم
درباره من
عاشق رنگ سفیدم از دروغ متنفرم گرچه گاهی مجبور به این کار زشت میشم
برام همیشه مهم بود که دوست خوبی برای دوستام باشم هیچوقت بهشون نه نمیگم اما دیگه دارم کم کم احساس میکنم که لزومی نداره به همه خواسته هاشون جواب مثبت بدم دارم رو خودم کار میکنم...
ادامه...
دیروز بحدی کلافه بودم که نمیتونستم یه کلمه هم حرف بزنم اما حالا بحدی سرخوشمم که حتی صدای رنده کننده مغز : جناب کولر هم نمیتونه از حسم کم کنه ! چشمات کور شن اگه نمیتونی سرخوشیمو ببینی!
پ.ن.: ۱. تا شب فرصت زیاده ؛ ببینم کی شیر میشه و کی روباه؟!!!
انکه داعم طلب سوختن ما میکرد / کاش می آمد و از دور تماشا میکرد
چه عالی....
*
الآن شبه؛) کی شیر شد حالا؟ کی روباه؟؟؟
دیروز کلنش شیر شیر بودم عین یه گربه!!