دلم میخواد داد بزنم

این یه وبلاگه که توش دلم میخواد خودم باشم بدون سانسور بدون رودربایستی با خودم بدون ترس از شناخته شدن فقط فقط فقط خودم و دلم

دلم میخواد داد بزنم

این یه وبلاگه که توش دلم میخواد خودم باشم بدون سانسور بدون رودربایستی با خودم بدون ترس از شناخته شدن فقط فقط فقط خودم و دلم

۱۳

خوشحالم

از این خوشحالم که هنوز حس بچگیم تو وجودم دفن نشده هنوز هم از بوی لباس نو سرمست میشم هنوزم وقتی واسه خودم لباسی میخرم شوق اینو دارم که زودتر بپوشمشون و پزش رو بدم

هنوز از بوی کفش نو لذت میبرم

 عصری رفتم واسه خودم خرید کردم گرچه شاید زمان مناسبی نبود اما دلم یه تکون میخواست یه شوق یه لذت هر چقدر کوچیک دوست دارم زودتر شنبه شه تا بپوشمشون آخه لباسه محیط کاره !

خدایا شکرت

کودک درون خوشگلم خیلی دوست دارم خیلی زیاد خیلی ازت ممنونم که گاهی لذتها رو بیادم میاری و میبریم تو دوران ابتدایی و بوی کتاب و کفش و کیف نو !


ساعت ۲۰ دقیقه به دوازده است و تو نیومدی؛ نمیدونم آیا از خودت میپرسی که چرا دیگه مانا بهم زنگ نمیزنه ؟ چرا غر نمیزنه؟ چرا ساعت ۸ نشده زنگ نمیزنه که بگه کجایی ؟ دلم شور میزنه ؟

باشه ؛ هرجا که هستی امیدوارم بهت خوش بگذره عزیزم ! فقط کاش از خودت میپرسیدی !

نظرات 3 + ارسال نظر
بوسه چهارشنبه 20 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 11:51 ب.ظ http://www.bose.blogsky.com

سلام

لباس نو مبارک

خواستم بگم که این حس بچگی رو که گفتید واقعا از خودتون گذشته من هم ازش لذت بردم


خداحافظ دوست خوبم

امیر پنج‌شنبه 21 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:18 ق.ظ http://golayepune.blogsky.com

کاش کوچیک بودیم
کوچیک که بودیم حرفمون رو از نگاهمون می فهمیدند نه حالا که بزرگ شدیم و هر چی داد میزنیم باز کسی صدامونو نمیشنوه

عروسک خانوم پنج‌شنبه 21 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:24 ق.ظ http://aroosakkhanoom.blogsky.com

سلام وای چه حس قشنگی منم خیلی این حسو دوست دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد